چند شب پیش که از حموم اومدم، موهامو خشک کردم و خوابیدم
خیلی زود خوابیده بودم
ساعت هنوز 10 نشده بود که خواب خواب بودم
چند ساعتی بود که خواب بودم
احساس کردم خیلی تشنمه و خیلی گرمم شده
پاشدم رفتم آب خوردم و رفتم حیاط
داشت بارون میومد و هوا سرد شده بود
همون چند دقیقه گرم و سرد شدن کافی بود که دو روز تمام مریض باشم و حالم بد باشه
دیروز اول سرماخوردگیم بود و امروز بدتر هم شدم
هم سینم به خش خش افتاده
هم خیلی کرخت شدم و همش دوست دارم بخوابم
سنگینی سرماخوردگی منو فرا گرفته
تنها شانسی که آوردم این بود که امروز کلاس نداشتم و تونستم تا ساعت 9 بخوابم
اینا رو گفتم که بدونی بد شانسی یکشنبه هم چنان ادامه داشت و آخر سر با مریضی من اون روز یکشنبه سپری شد
اون روز زنگ زده بودی و حموم بودم و گوشی برنداشته بودم
از اون روز هم اینجا سر نزدی
نکنه با من قهری؟
امشب هوا چه ابریست...
عشقم، کنار من نیست...