دست نوشته های خودم

خیلی بد خطم 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

 

اگه عکسا خوب دیده نمیشن، از لینکای زیر ببینشون (سایز بزرگ)

 

http://www.gigaimage.ir/images/9timjvjnpkvcqnv20b4.jpg

http://www.gigaimage.ir/images/7akzxqtl7x7ekkv1yqo9.jpg

http://www.gigaimage.ir/images/zdg7gg43cfjbqo5y4z.jpg

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلی پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:43 ق.ظ

فقط دارم زار میزنم...

لیلی پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:04 ب.ظ

دفعات قبل همش به خاطر یه کدورت بود یا شرایط که خوشبختانه تونستم آدم بشم
اما مجتبی ایندفعه صحبت احساس منه.احساس من عوض شده.اون احساس قشنگی که داشتم نیست .اون احساس دوس داشتنی نیست.مجتبی چی شد؟
اون همه قشنگی اون همه خواستن.احساسی که فقط تورو میخواست.مجتبی داغونم.حالم از خودم به هم میخوره.واسه چی آخه باید اینجور میشد؟
مجتبی چیکار کنم؟؟؟؟؟نمیتونم خودمو تحمل کنم.من اینو نمیخواستم.نمیخواستم اینجوری بشه.مجتبی چیکار میشه کرد؟
از یکشنبه امتحانامونم شروع میشه اصلا نمیتونم تمرکز کنم.الان توی بدترین موقعیت ممکن هستم...
کاش زودتر بگذره فقط...

ما میتونیم فقط یه دوست معمولی باشیم؟؟!!مجتبی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد