-
ندا جون
دوشنبه 4 آذرماه سال 1387 20:02
سلام ندا چطوری ندا؟ خوبی ندا؟ چه خبر ندا؟ چه کارا میکنی ندا؟ درسا چطوره ندا؟ [(Darsa) یه وقت (Dorsa) نخونیش ] ورودی بهمنی ندا؟ درساتو خوب بخون ندا آفرین ندا چیه تعجب میکنی؟ چرا واسه ندا نوشتم؟ این که تعجب نداره از این به بعد میخوام واسه ندا بنویسم ندا خیلیم دختر خوبیه هر روز میخواد بیاد واسم کامنت بذاره تو که واسم...
-
اومدم
یکشنبه 3 آذرماه سال 1387 14:44
اومدم بنویسم نمیدونم چی بنویسم اصلا واسه نوشتنم برنامه ای ندارم اما دلیل دارم دلیلشم اینه که یکی هست هر روز اینجا سر میزنه و وقتی میفهمم دست خالی از اینجا میره عذاب وجدان میگیرم پس اومدم که بنویسم شروع میکنیم تا ببینیم به کجا میرسیم دیشب که بیرون بودم هوا خیلی خوب بود هوای صاف صاف که دونه دونه ستاره هارو میشد شمرد...
-
لیلی لیلی، انتظارتم قشنگه
چهارشنبه 29 آبانماه سال 1387 21:56
سلام لیلی منم همه گفته هاتو تایید میکنم و کاملا" موافقم حالا که همین ارتباط کم و کوچولو اما فوق العاده صمیمی داریم، چرا از این فرصت برای روحیه دادن به همدیگه استفاده نکنیم؟ موقعی که من میتونم هر کسی رو شاد کنم یا بخندونم، چرا از لیلی خودم دریغ کنم؟ هم تو خوب روحیات منو میشناسی و هم من تورو و قشنگ میدونیم با چی...
-
آرزویم این است
دوشنبه 27 آبانماه سال 1387 20:10
مریم حیدرزاده - آرزویم این است آرزوی من اینست که دو روز طولانی در کنار تو باشم فارغ از پشیمانی آرزوی من اینست یا شوی فراموشم یا که مثله غم هر شب گیرمت در آغوشم آرزوی من اینست که تو مثله یک سایه سرپناه من باشی لحظه تر گریه آرزوی من اینست نرم و عاشق و ساده همسفر شوی با من در سکوت یک جاده آرزوی من اینست هستی تو من باشم...
-
لیلی لیلی لیلی ...
یکشنبه 26 آبانماه سال 1387 19:54
سلام لیلی چطوری لیلی؟ خوبی لیلی؟ چه خبر لیلی؟ چه کارا میکنی لیلی؟ حالت بهتر شد لیلی؟ نبینم دیگه ناراحت باشی لیلی؟ من چرا این قدر تو رو دوست دارم لیلی؟ چرا وقتی عصبانی میشی این قدر ناز (نگفتم خنده دار) لیلی؟ موقعی که عصبانی میشی خیلی خیلی ناز میشی، موقعی که میگم خوردنی یی تو نگو نه الان که داشتم فکر میکردم دیدم چقدر...
-
پرنده مهاجر
شنبه 25 آبانماه سال 1387 19:21
امروز سیاوش گوش میدادی حیفه بعد از مدت ها شعری از آهنگای سیاوش اینجا ننویسم ای پرنده مهاجر سفرت سلامت اما به کجامیری عزیزم قفسه تموم دنیا روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوری وقتی خورشیدی نباشه تا همیشه سوت و کوری میگذره روزای عمرت توی جاده های خلوت تا بخوای بر گردی خونه گم میشی تو باغ غربت واسه ما فرقی نداره هر جا...
-
تبلیغات بلاگ اسکای
جمعه 24 آبانماه سال 1387 20:34
من موندم این بلاگ اسکای به چه امیدی این تبلیغات روی وبلاگ ما گذاشته؟ طرف میاد تو وبلاگ رمانتیک و عاشقونه یهو تبلیغ بابا لنگ دراز و پلنگ صورتی میبینه آخه کی میره از این جور اراجیف بخره؟ اونم تازه خرید اینترنتی و ارسال پستی... چند تا از این تبلیغات با هم مرور میکنیم بازگشت پلنگ صورتی تپل حتما برو بخرش تبلیغ فیلم ترسناک...
-
متغیرات پیوسته
پنجشنبه 23 آبانماه سال 1387 21:14
یه جای وبلاگ تغییر کرده اگه گفتی؟ اگه بگی یه جاییزه پیش من داری راستی... ببینم دخمل خوجگله تو مگه خواب نداری؟ برا چی ساعت 5 صبح پا میشی میای پا سیستم؟ ها؟ بگیرم بزنمت؟ چرا از خوابت میزنی که بیای اینجا؟ پس فردا توپول من بر اثر کم خوابی لاغر بشه، تو جواب منو میدی؟
-
بخوای نخوای عاشقتم
پنجشنبه 23 آبانماه سال 1387 21:07
لیلا جونم نوشته واسم که: بخوای نخوای عاشقتم بری نری عشق منی برو بیات چه دیدنی بگو مگوت شنیدنی از حرف آدما پری گفتی که از من دلخوری بخوای نخوای مال منی نگو ازم دل میبری تو عاشقونه یه روز به من سر زدی با یه بهونه به خلوتم اومدی خدا میدونه از من ندیدی بدی از بوم خونه حالا چرا پر زدی خونه ی من تو قلبته کلیدشم تو دستته...
-
آخ کمرم
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1387 22:48
خدا لعنتم کنه دیگه من غلط بکنم از این کارا بکنم دیگه من هیچ کار خوب و خیری انجام نمیدم آخه منو چه به بهشت؟ دیگه کار خیر نمیکنم یارو مارو صدا کرده بیا ماشینو هل بده هوا هم که سرد، بدنمون یخ کرده همون زور اولو که زدم در جا خشک شدم کمرم گرفت و عین چوب شدم الانم که دارم مینویسم درد دارم یه قرص متاکاربامول خوردم شاید بهترم...
-
استایل جدید اما قدیمی
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1387 07:12
بنابر بر بخشنامه شماره 345/75 و اولتیماتومی که لیلی خانوم به بنده داده بود موظف بودم که کمتر از 24 ساعت برای ویرایش استایل وبلاگ اقدام کنم اطاعت امر انجام شد مجتبی چهارشنبه 22 آبان 1387 هجری خورشیدی مصادف با 13 ذی القعده 1429 هجری قمری و برابر با 12 نوامبر 2008 میلادی (من برم که حاضر شم برم دانشگاه)
-
استایل جدید
سهشنبه 21 آبانماه سال 1387 19:27
سلام خانوم خانوما چطوری تو؟ خوبی؟ چه خبر قشنگم؟ دلم واست تنگ شده عزیز دلم منم خوبم حالم خیلی خیلی بهتره اصلا مگه میشه آدم همچین خانومی داشته باشه و حالش بد باشه؟ عزیزم نظرت در مورد استایل جدید چیه؟ بی اجازه استایل عوض کردم، گفتم میای دعوام میکنی اگه خوشت نیومده بگو عوضش کنم این بهتره یا قبلی مشکیه؟ استایل قبلی تیره که...
-
امشب به یاد اسمت خوابم نمی برد باز
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 23:26
امشب به یاد اسمت خوابم نمی برد باز مرغ دلم اسیر است دیگر نمی پرد باز اسمت میان قلبم چون خنجری نشسته خون بر دلم چو لیلی، مجنون نمی رسد باز امشب به یاد چشمت در آسمان ستاره گویی که شرمگین است هرگز نمی دمد باز امشب به یاد رویت چشمم به ماهتاب است اخم از رخ سپیدش بی تو نمی شود باز امشب به یاد عشقت در سینه می تپد دل از بهر...
-
گل من خبر نداری...
یکشنبه 19 آبانماه سال 1387 22:40
آهنگ عشق من آهنگ لیلی من تقدیم به عشق توپولی، لیلی جونم . . گل من گوش کن عزیزم گلدونت برات می خونه تو کدوم باغ قشنگی ریشه هات زده جوونه می دونم وسعت گلدون واسه تو کوچیک و تنگ بود با تموم سادگیهاش واسه من اما قشنگ بود گل من رفتی و گلدون می خونه برات عروسک تو به آرزوت رسیدی باغ خوشبختی مبارک اما گاهی من می ترسم که تو...
-
توپول خوردنی
شنبه 18 آبانماه سال 1387 20:06
توپولی اذیت نکن این بحث جدایی و اینا خیلی وقته پروندش واسم بسته شده تو میای منو آروم کنی یا بدترم کنی؟ حالا که بهتر شدم و آروم شدم از این چیزا ننویس شاید تقصیر خودمه که میام اینجا خیلی غمگین مینویسم انرژی منفی بهت میدم، تو هم غمگین میشی میای اینجوری مینویسی ، من بد تر میشم آماده ای با کوچکترین اشاره این بحث جدایی بکشی...
-
لیلی
شنبه 18 آبانماه سال 1387 09:24
لیلی جونم: چه روزای خوبی داشتیم با هم..چه شبای قشنگی بودن وقتی با هم شب بخیر میگفتیم.. چقد خوب بود وقتی شبانه روزی از جیک و ÷یک هم خبر داشتیم.میخواستیم کاری بکنیم همو خبر میکردیم.. چقد خوب بود وقتی تا دلمون میگرفت سزیع از هم خبر میگرفتیم.. چقد خوب بود با خوندن حرفات اشکام میریخت... چقد بد بود اون خدا نشناسی که همه چیو...
-
دست نوشته لیلی
جمعه 17 آبانماه سال 1387 22:00
لیلی جونم واسم نوشته: آسمان ابریست چشمهای دلم بارانیست بوی باران مرا مست خود کرده است و همراه آن ابر چشمانم بارانیست چه بگویم از دل.چه بگویم از حالم که در این دنیای بزرگ عاشق وصد حالم نگاهم به اسمان است وبه ابرهای سیاه اسمانم گرفته است همچون این دل تنگ من از تو خواهم نوشت از تو رویایت چون ماه زیبا از قلبت چو خورشید...
-
........
پنجشنبه 16 آبانماه سال 1387 22:05
و باز هم صدای تو کار خودش رو کرد به مراتب بهتر شدم واقعا نمیدونم چم شده، اما هر چی هست، با تو که هستم بهتر میشم معجزه زندگی منی تو دختر
-
گریه سهم دل تنگه
چهارشنبه 15 آبانماه سال 1387 22:39
فکر نکنی دوری و اینجا نیستی قلب من اونجاست، تو تنها نیستی هوس کردم بشینم زار بزنم هوس کردم بشینم یه دل سیر گریه کنم خیلی سنگین شدم خیلی رو دلم سنگینی میکنه خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم از عالم مرحم من هایده و مهستی شده تازه میفهمم که چی میگفتی و چطوری دلت میگیرفت الان من همون حالو دارم موقعی که زنگ زدی پرسیدی چرا صدام...
-
مهدی ، بیتا - مجتبی ، لیلی
دوشنبه 13 آبانماه سال 1387 21:46
ساعت چهار و نیم پنج بود که رسیدم خونه میخواستم بیام بنویسم که جر و بحث با داداشم کلا اعصابمو بهم ریخت خیلی وقت بود این طوری خودمو عصبی ندیده بودم دیگه صبر کردم تمرکزم برگرده و بیام بنویسم روز خیلی معمولی گذروندم امروز سرحال نبودم اما ناراحت هم نبودم، خیلی معمولی بودم تو کلاس ها هم که ساکت نشستم و تموم شد گوله اومدم...
-
......
یکشنبه 12 آبانماه سال 1387 21:04
تو چرا این قدر ساکتی؟ ها؟ خوبه بیام گازت بگیرم؟ یه بار ساعت دوازده و نیم دیشب و یه بارم امروز ظهر ساعت 3 به وبلاگ سر زدی اما هیچی ننوشتی توپولی مگه نگفتم عکسا رو ببین یه نظری چیزی بده؟ امروز دانشگاه یه قضیه ای پیش اومد، خدا کنه فردا حوصله نوشتن داشته باشم و خوب و قشنگ توضیح بدم برای اولین بار بود که از خودم خوشم اومد!
-
شفاف سازی
شنبه 11 آبانماه سال 1387 17:14
امروز حرف زیاد زدم دقیق نمیدونم کودوم جملمو به عنوان حرف آخر حساب کردی خودم دو تا حدس میزنم که توی دو حالت مختلف با هم بررسی میکنیم حالت اول: جمله تعطیل شد که رو وبلاگ گفتم نوشتم، این شوخی بیش نبود که همین جوری الکی گفتم و بارها ثابت کردم که همچین کاری نیتونم انجام بدم خودت میدونی که چقدر دوست دارم و از با تو بودن لذت...
-
روز دختر مبارک
جمعه 10 آبانماه سال 1387 22:25
نمیدونم اطلاع داری یا نه؟! امروز روز دختر نام گذاری شده تو هم خانوم منی، هم دختر منی، هم جیگر منی روز دختر رو به دختر خانوم خوب و مهربون خودم تبریک میگم روزت مبارک لیلی خانوم 17 ساله دوست داشتنی
-
عشق یعنی...
چهارشنبه 8 آبانماه سال 1387 21:17
قلب من یک جاده تاریک بودبا تو قلبم کلبه پیوند شد اشک هایم مثل نیلوفر شکفت حاصلش یک آسمان لبخند شد مرز ما گلدانی از احساس شد تو گلدان پیچکی از عاطفه تو شدی راز شکفتن من شدم برگ سبز و کوچکی از عاطفه ای تماشای تو یک حس لطیف بی تو فرش کوچه های بارانی ست بی تو صد نیلوفر عاشق هنوز در حصار عاشقی زندانی ست قلب من تقدیم چشمان...
-
مرض گرفتــــم
سهشنبه 7 آبانماه سال 1387 20:52
چند شب پیش که از حموم اومدم، موهامو خشک کردم و خوابیدم خیلی زود خوابیده بودم ساعت هنوز 10 نشده بود که خواب خواب بودم چند ساعتی بود که خواب بودم احساس کردم خیلی تشنمه و خیلی گرمم شده پاشدم رفتم آب خوردم و رفتم حیاط داشت بارون میومد و هوا سرد شده بود همون چند دقیقه گرم و سرد شدن کافی بود که دو روز تمام مریض باشم و حالم...
-
مگه میشه؟
دوشنبه 6 آبانماه سال 1387 19:21
مگه می شه یه پرنده بمونه بی آب و دونه مگه می شه که قناری توی بغض آواز بخونه اگه تو بری ز پیشم من همون قناری می شم که تو بغض و گریه هاشم میگه میخوام با تو باشم مگه میشه که ستاره توی آسمون نباشه یا گلی به خاطراتم عطر یاد تو نپاشه اگه تو بری ز پیشم من همون ستاره می شم که تو هفتا آسمونم نمی خوام بی تو بمونم مگه می شه...
-
اندر احوالات امروزم
یکشنبه 5 آبانماه سال 1387 21:48
شرح حال صبح که پا شدم فهمیدم روز خوبی نیست، با این که دیشبش زود خوابیده بودم اما صبح خیلی خوابم میومد و کلا" کسل بودم، شاید این بخاطر اینه که هر چی بیشتر بخوابی بیشتر خوابت میاد یک شنبه هفته قبل هم روز جالبی واسم نبود، با این که اتفاق خاصی توش واسم نیفتاد اما حس خوشایندی نداشتم حالا که دو هفته ای هست که یک شنبه...
-
عشق
پنجشنبه 2 آبانماه سال 1387 20:06
حس میکنم باید فدای یه نفر بشم اون یه نفر که خیلی دوسش دارم دوست دارم همش بر زبون بیارم که چقدر دوسش دارم دوست دارم بهش بفهمونم چقدر دوسش دارم و به این باور برسونمش که گل ترین انسان روزی زمینه اما واژه کم میاد یه عالمه قربون صدقه رفتن سر دلم گیر کرده احساس غریبی دارم از اون احساس ها که حتما باید از عشقت بگی و قربون...
-
گل
سهشنبه 30 مهرماه سال 1387 22:04
گلی را که دیروز به دیدار من هدیه آوردی ای دوست دور از رخ نازنین تو امروز پژمرد همه لطف و زیبایی اش را که حسرت به روی تو می خورد و هوش از سر ما به تاراج می برد گرمای شب برد صفای تو اما گلی پایدار است بهشتی همیشه بهار است گل مهر تو در دل و جان گل بی خزان گل که تا من زنده ام ماندگار است
-
آغوش تو حادثه ای مبارک
سهشنبه 30 مهرماه سال 1387 21:55
آغوش تو حادثه ای مبارک... کی عاشق تره؟