-
دوستت دارم
یکشنبه 28 مهرماه سال 1387 22:04
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم سر رو شونه هایت بگذارم از عشق تو از داشتن تو اشک شوق ریزم منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش بگیرم بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم و با تمام وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه کنم آری من تورا...
-
.......
شنبه 27 مهرماه سال 1387 21:45
یادمه یه شب بهم گفتی یه آهنگ جدید شنیدم چند بیتی از شعرو واسم فرستادی همین آهنگ نازنین نریمان بود که دیشب شعرشو نوشته بودم (حالا جزئیاتی هست که نمیگم مثلا" این که قبلا" خودم بهت گفته بودم همچین آهنگی هست و اینا) گذشت شب شد و موقع خواب چندین بار خداحافظی کردیم اما هر بار یه بحثی میفتاد و بیدار میموندیم آخرین...
-
نازنین از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم
جمعه 26 مهرماه سال 1387 22:19
میخواستم بیام بنویسم اما یاد یه خاطره ای افتادم یاد شبی که صبح داشتیم بهم اس ام اس میدادیم تا 5 صبح بیدار بودیم و اس ام اس میدادیم بهم مطمئنم که خودت تو بهتر از من یادته حتما" حتما" یه بار مفصل در اون مورد خواهم نوشت این شعر هم به یاد خاطره اون شب برات میذارم تو شدی مهمون من مهمون قلبم از صدات زمزمه عشق و...
-
نوشتاری از لیلی خانومم
جمعه 26 مهرماه سال 1387 13:16
اگه خدا بخواد و اون حسی که دوست دارم بهم دست بده حتما چند خطی درباره نوشته های لیلی جونم مینویسم و شاید بتونم یکم آرامش بهش برگردونم میدونم چی میخوام بنویسم اما اگه اون حسی که دوست دارم بهم دست بده متنم بهتر و خوشگل تر و عاشقونه تر میشه لیلی خانومم واسم نوشته: ببخشین که دو روز نتونستم سر بزنم.خواستم بگم آره.بزرگتر...
-
مثل هیچکس
پنجشنبه 25 مهرماه سال 1387 22:46
به نابودی کشوندیم تا بدونم همه بود و نبود من تو بودی بدونم هر چی باشم بی تو هیچم بدونم فرصت بودن تو بودی همه دنیا بخواد و تو بگی نه نخواد و تو بگی آره... تمومه همین که اول و آخر تو هستی, به محتاج تو محتاجی حرومه پریشون چه چیزا که نبودم دیگه میخوام پریشون تو باشم تویی که زندگیمو آبرومو باید هر لحظه مدیون تو باشم فقط تو...
-
The Words "I Love You"
چهارشنبه 24 مهرماه سال 1387 20:15
There are those who think that love comes with a lifetime guarantee, But we know from those around us, that this may not always be, It's the simple things that come between a father and a son, But when they try to talk, the knives are out before they have begun; Well that was me, and I have seen the light that shines...
-
دلتنگی
چهارشنبه 24 مهرماه سال 1387 19:51
سال تحصیلی جدید برای من شروع شده اما چند تا فرق با پارسال داشتم پارسال وقتی میخواستیم برگردیم خونه، دست جمعی سوار اتوبوس می شدیم و تا خونه وایمیستادیم و حرف میزدیم و حوصلمون سر نمیرفت بعضی موقع ها هم تو SMS میدادی و یکم به ایستاده بودن من میخندیدی وقتی می رسیدم خونه تا موقعی که خوابم ببره باهات در ارتباط بودم نمیدونم...
-
لوس
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 21:50
امشب از اون شباس که اومدم بنویسم اما نمیدونم چی بنویسم شروعش کردم تا ببینم خودش به چه سمتی میره و آخرش به کجا ختم میشه الان اصلا نمیدونم در مورد چه مورد خاصی میخوام بدونم اما کلیتش رو میدونم که میخوام واسه عشقم بنویسم دیروز نوشتی لوسم کن آخ اگه بدونی چقدر لذت داره وقتی اون قدر خالصانه و صادقانه به عشقت میگی دوست دارم...
-
مریــــــــــض شدم
یکشنبه 21 مهرماه سال 1387 20:49
سلام میدنی که سرما خورده بودم مریض شده بودم؟ چند روزی خودمو به قرص بسته بودم که خیلی بهتر شده بودم، امروز که رفتم دانشگاه دیدم مهدی از من مرضی گرفته بود و من خوب شده بودم خدا لعنتش کنه که دوباره منو امروز مریض کرد :(( خیلی خسته ام خیلی خوابم میاد مریضم و کوفته برای اولین بار در سال 87 میخوام ساعت 9 بخوابم خیلی وقته که...
-
......
شنبه 20 مهرماه سال 1387 23:27
میدونم که شب بازم اینجا سر میزنی فقط خواستم بگم دوست دارم صدای توست که منو به اوج میبره شب و روزت خوش عزیزم
-
تولد
جمعه 19 مهرماه سال 1387 21:30
11 مهر 86 نزدیک سه ماه با دختری آشنا شدم، خیلی دوسش دارم فردا تولدشه اما حیف نمیتونم هدیه ای بهش بدم حاضر میشم که بریم خونه خالم، امشب اونجا دعوتیم نزدیک ساعت 7 غروب هستش، خطهای ایرانسل به طرف فجیعی قاطی کرده و اصلا نه میشه اس ام اس داد و نه میشه اس ام اس گرفت شب با پسر خالم مشغول بازی هستیم که میبینم اون دختره که...
-
......
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 18:31
امروز خیلی بهترم، خیلی مخصوصا این که کلاسم ظهر بود و صبح تونستم یکم بخوابم و خستگیم کمی برطرف شه الان اومدم چیزایی که نوشته بودی رو خوندم، نمیدونم از روی کودوم نوشته هام این برداشت داشتی رفتم یه بار دیگه متنی که نوشته بودم خوندم دیدم جایی از نوشته هام حرف از جدایی و اینا نبود و اتفاقا نوشته بودم که اگه الان کمی شبیه...
-
.....
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 23:22
نمیدونم چی شده مریض هم که شدم فکر کنم دلیلش همین باشه خیلی کم حوصله شدم رو هیچ کاری نمیتونم تمرکز کنم چند شبی هست میخوام بیام بنویسم اما تمرکز کافی ندارم اون متن دلخواه در نمیاد نه دانشگاه حال میده نه خونه نمیدونم چم شده فعلا که پوچ شدم، اگه تو رو نداشتم که خیلی زودتر از اینا شکسته بودم شاید هم از هوای مهرماه و خاصیت...
-
یکی رسید به یارش یکی در انتظارش
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 23:18
یکی تو فکر عشقه یکی تو فکر یاره یکی همیشه مست ویکی منم که بی تو بی قراره یکی رسید به یارش یکی در انتظارش یکی داره می خنده به روزگاری که وفا نداره دلم می خواد که امشب امشب پر ستاره بهت بگم عزیزم عاشقتم دوباره باز دوباره باز دوباره می گیرم دست تو رو که بگم عزیز من دیگه تو دفتر دل اسم عشقو خط نزن هرکسی عشق شناخت یه گل...
-
خستگی
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 22:36
چند شبی هست میخوام بیام اینجا بنویسم اما خستگی امون نمیده میدونم چی میخوام بنویسم میام این صفحه نوشتن پست وبلاگ باز میکنم و زل میزنم بهش اما خستگی ذهنم اجازه نوشتن بهم نمیده نوشتن اینجا خیلی روحمو آروم میکنه فردا اگه مشکلی پیش نیاد مینویسم
-
تولدت مبارک
جمعه 12 مهرماه سال 1387 23:01
تولدت مبارک عزیز دلم همدم تنهایی من عشق رویایی من همه کسم همچنان منتظر تماس و صدای قشنگت هستم فدایی تو مجتبی
-
شمارش معکوس: ۱
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1387 21:11
شمارش معکوس: 1 کمتر از سه ساعت به سالروز میلاد کسی که زندگیمو عوض کرد مونده کسی که با ورودش به زندگیم، زندگیمو وارد مرحله جدیدی کرد چیزی به من نشون و چیزی به من یاد داد که تا اون روز نمیدونستم عشق! چیزی که از خودش یاد گرفتم و تمامشو به پای خودش میریزم حس خوبی دارم آدم روز تولد خودش یه احساس قشنگی داره، اما فردا روز...
-
تولدت مبارک
پنجشنبه 11 مهرماه سال 1387 21:02
روز تولدت شد و نیستم اما کنار تو کاشکی می شد که جونمو هدیه بدم برای تو درسته ما نمیتونیم این روز و پیش هم باشیم بیا بهش تو رویامون رنگ حقیقت بپاشیم میخوام برات تو رویاهام جشن تولد بگیرم از لحظه لحظه های جشن تو خیالم عکس بگیرم من باشم و تو باشی و فرشته های آسمون چراغونی جشنمون، ستاره های کهکشون به جای شمع میخوام برات...
-
رمضان
چهارشنبه 10 مهرماه سال 1387 22:43
شمارش معکوس: ۲ امشب میخوام از خاطراتمون بگم از خودم از تو از عشقمون همه چی آمادس اتاقی تاریک تنهایی سکوت دلتنگی عشق آهنگ خالی رمانتیک حسی که از نوشته های خودت میگیرم رمضان گذشت اما یادی ازش نکردم بی وفاییه اگر از رمضان و خاطراتش نگم از خرابی خطوط و حس خودکشی نگم مطمئنم که بهتر از من همه اینا یادته شبهایی که الیاس نشون...
-
شمارش معکوس: 4
دوشنبه 8 مهرماه سال 1387 22:47
شمارش معکوس: 4 مرا میبینی و هر دم زیادت میکنی دردم تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم خیلی شعر قشنگیه داستان و من تو شبیه همین بیت شعره تو به من میگی که منو دوست نداشته باش، اما نمیدونی با این حرفت چه آتیشی تو دل من بپا میکنی و عشقت چند برابر میشه غرور الکی خیلی چیز بدیه، غروری که این روزا بیشتر دختر پسرا گرفتارش...
-
شمارش معکوس: 5
یکشنبه 7 مهرماه سال 1387 23:16
شمارش معکوس: 5 تو دنیا من یکیو دارم، یکیم منو داره ما همو داریم و با هم دنیا رو داریم هوا پاییزی شده غروبا هوا ابری و باد خنک هوای دلتنگیه هوای عاشقیه هوای من و لیلیه خاطرات خوش مثل فیلمی از جلوی چشمام میگذره چقدر عشق خوبه چقدر لیلی خوبه چقدر تجربه عشق با لیلی خوبه عشق من مواظب خودت باش
-
شمارش معکوس: ۶
شنبه 6 مهرماه سال 1387 23:49
شمارش معکوس: ۶ 1. دوست دارم 2. یه بار دیگه از جدایی حرف بزنی قهر میکنم 3. یه بار دیگه از جدایی حرف بزنی میام گازت میگیرم جاش رو لوپت بمونه 4. هنوزم که هنوزه اس ام اساتو دارم و میخونم و مرهم دلتنگیمه 5. دلم واسه صدات یه ذره شده (تو بخون که رو به مرگ شده) 6. از یک شنبه هفته بد باید برم دانشگاه 7. دوست داشتنی ترین موجود...
-
شمارش معکوس: ۸
پنجشنبه 4 مهرماه سال 1387 23:40
شمارش معکوس: ۸
-
من میخوام فقط مال خودم باشی
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1387 23:05
شمارش معکوس: ۹ من میخوام فقط مال خودم باشی لحظه مرگ و تولدم باشی من میخوام دست تورو یاس کنم من میخوام گرمیتو احساس کنم من میخوام یاده تورو ناز کنم تو با من باشی و پرواز کنم من میخوام اسمتو تکثیر کنم خودمو از عشق تو سیر کنم من میخوام فعل تورو صرف کنم موهامو برات مثل برف کنم من میخوام فقط مال خودم باشی لحظه مرگ و تولدم...
-
....
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1387 12:37
شمارش معکوس: ۹ دیشب خیلی بد بود هر کار کردم خوابم نمیبرد از ساعت 12 تا 6 صبح به سقف اتاق زل زده بودم و خوابم نمیبرد اما همون لحظه عشقم اومده بود واسم پیغام گذاشته بود البته که خوابالو خوابالو اومده یه چیزایی گفته اما همینش واسه من ارزش داره اگه داشتن تو واسه من خوابه، من هیچ وقت از این خواب بیدار نمیشم دوست دارم دوست...
-
قرو قاطی
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 23:49
سلام دوم مهرتون مبارک باشه خانوم بر خلاف همه انسان تنها کسی هستی که از مدرسه خوشش میاد خدمتت عارضم که این تابستون زده کلا ساعت خواب و بیداری منو عوض کرده روزا ساعت 10 (قدیم) بیدار میشم و شبا ساعت 1.30 میخوابم، باید یه فکری بکنم اینجوری خیلی بده دیگه چه خبر؟ خوبی؟ ندا چطوره؟ اصلا به من بگو چرا ندا این قدر خسیسه؟ ها؟...
-
کشتهء عشقت منم...
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 23:31
دوش دوش دوش دوش که آن مه لقا با وفا خوش ادا با صفا دوش دوش دوش از برم آمد و بنشست برده دین و دلم از دست دوش دوش دوش آتشی در دلم سر زد جانم سر زد جانم سر زد زآن رخ همچو آذر زد جانم سر زد جانم سر زد سوخت سوخت سوخت سوخت همه خرمنم یکسره جان و تنم کشتهء عشقت منم ای صنم بد مکن بیش از این ظلم بی حد مکن بیش از این ظلم بی حد...
-
صاحب این خانه سلامت باد
سهشنبه 2 مهرماه سال 1387 00:37
صاحب این خانه سلامت باشد صاحب خانه ی دل سلامت باشد واسه همیشه دوسش دارم و امیدوارم گله و شکایتی که از من میبینه به حساب دلتنگیم بذاره و اینارو ناله های عاشقانه بدونه چون خودش میدونه چقدر عاشقشم بعضی موقع ها که فکر میکنم شاید منو تنها بذاره دیوونه میشم خون به مغزم نمیرسه ما هم تو این دنیا دیوونه یه کسی شدیم اونم یه...
-
دوست دارم توپولم
شنبه 30 شهریورماه سال 1387 22:22
دوست دارم توپولــــــــــــم ویرایشش کردم (معذرت میخوام، خیلی دلتنگ بودم که اونو نوشته بودم) . . . . .
-
شبنم بیداری
شنبه 23 شهریورماه سال 1387 22:12
تبسم نقش نیرنگه من از شب شاکی ام ای یار طلوعم رو تماشا کن منو دست غزل بسپار منو پاکیزه کن از خواب از این لکنت از این تکرار رها کن آرزوها رو از این زندان بی دیوار چه ناباور چه دردآور سکوتم بی نهایت شد چه غمگینانه عشق ما دچار رنگ عادت شد امشب به تو رو کردم ای یار صدا مرده تو صبح دل آرایی من شام دل آزرده امشب به تو رو...